خودشناسی چیست؟ تعریف خودشناسی
تعریف خودشناسی رو احتمالا تا حدودی نسبت بهش آگاه هستی. مثلا فکر می کنی که خودشناسی فقط یعنی این که آدم نقاط قوت و نقاط ضعف خودش رو بشناسه. اما بدون شک تعریف خودشناسی فراتر از این یک جمله هست و در این مقاله از آکادمی گلوف من قصد دارم تا جایی که ذهنم یاری کنه، به کامل ترین تعریف خودشناسی بپردازم تا در کنار هم به عمیق ترین درک نسبت به خودشناسی برسیم.
تعریف خودشناسی
میگن آدمیزاد با خودشناسی به خداشناسی هم میرسه! این حرف به طور ناخودآگاه اهمیت بالای خودشناسی رو به ما القاء می کنه. خب چیزی که ما رو حتی به خداشناسی ام می رسونه، پس باید خیلی خیلی مهم و قدرتمند باشه. بله دوست گلم، خودشناسی نه تنها بسیار حائز اهمیت هست، بلکه قدرت بسیار بالایی رو هم به من و تو میده. به بیانی ساده تر، ما برای کسب تمامی قدرت های درونی در گام اول نیازمند خودشناسی خواهیم بود.
چند وقت پیش یک مثال ساده و پیش پا افتاده برای یکی از دوستانم زدم که خیلی بهش کمک کرد برای درک این مسئله. بهش گفتم: فرض کن تو یک کامپیوتر با سخت افزار و نرم افزاری بسیار قدرتمند داری. این کامپیوتر برای توئه و تو مالک اون هستی و کاملا در اختیارته. اما با وجود داشتن چنین ابزار قدرتمندی، متاسفانه تو ذره ای کار با کامپیوتر رو بلد نیستی، یعنی حتی در حد خاموش و روشن کردن هم مسلط نیستی و تنها کاری که ازت بر میاد اینه که بهش نگاه کنی! خب داشتن این وسیله قدرتمند، حتی اگر میلیارد ها دلار هم ارزش داشته باشه برای تو بی فایده هست، چون تو حتی بلد نیستی روشنش کنی. و حتی کوچکترین حرکتِ تو ممکنه به این سیستم ارزشمند آسیب هم بزنه.
اما حالا تصور کن در حالی این کامپیوتر رو داری که خودت فوق دکترای سخت افزار و نرم افزار رو داری به همراه سال ها تجربه کار با سیستم های مختلف، و کاملا بر این ابزار و سیستمش مسلط هستی. حالا ببین با این کامپیوتر چه ها میشه کرد … چون نه تنها بر این سیستم کاملا مسلط هستی بلکه نهایت بهره وری رو هم ازش داری.
این دقیقا شده حکایت ما آدم ها. به ما عجیب ترین و پیچیده ترین سیستم به نام مغز هدیه داده شده. مغزی با سیستم عامل پیچیده تری به نام ذهن که بر روی مغز نصب شده. در کنار این ها، به ما روح و روانی از جنس خداوند هدیه داده شده و علاوه بر این ها ما صاحب یک جسم ارزشمند هم هستیم و تمام این ها برای ما یک شخصیت رو هم به ارمغان آورده.
اما چه فایده؟ وقتی که من ذره ای شناخت نسبت به این ابزارها و سیستم های ابرقدرت ندارم. وقتی که من به خودشناسی نرسیده باشم دقیقا میشه حکایت همون مثالی که برات زدم. در نهایت با این روند نه تنها من از این ها بهره مند نمیشم و به نتایج خوبی نمیرسم، بلکه حتی ذره ذره به این ها آسیب های جدی ام وارد می کنم. پس ما نیاز داریم که در گام اول با تعریف خودشناسی آشنا بشیم تا در گام دوم بتونیم در مسیر خودشناسی قدم به قدم تکامل خودمون رو طی کنیم. مثل آدمی که اول با تک تک اجزای کامپیوتر آشنا میشه، بعد با بخش های مختلف سیستم عامل ویندوز آشنا میشه، و در نهایت مرحله به مرحله شروع می کنه به یادگیری و کار کردن با این ها.
خب از توضیحات مقدمه تعریف خودشناسی که بگذریم، در ادامه به صورت گام به گام به بخش های مختلف خودشناسی می پردازیم.
دلیلِ بودن و کشف رسالت
من فکر می کنم اولین قدم از خودشناسی، همینه که در ابتدا من متوجه بشم واقعا برای چی در این زندگی هستم؟! اصلا دلیل حضور من چیه و واقعا چرا به دنیا اومدم؟ وقتی به جواب این سوال رسیدم، در ادامه باید به کشف رسالت بپردازم و مسیر شخصی زندگیم رو پیدا کنم. اگر این دو قدم برداشته نشه دیگه مابقی بخش های خودشناسی به کار نمیاد. چون ما زمانی که سردرگم و بلاتکلیف و حتی پوچ هستیم، در اولین اقدام باید به دلیل حضورمون آگاه بشیم و در مسیر کشف رسالت گام برداریم. بعد از این بخش، حالا می تونیم به دیگر بخش های خودشناسی بپردازیم.
این مسئله به عزت نفس معنوی مربوط میشه و تو باید در زمینه عزت نفس معنوی هم به آگاهی های لازمه برسی. عزت نفس معنوی یعنی این که ما باید سر از کار جهان هستی در بیاریم و با قوانین جهان هستی آشنا بشیم. همچنین به خداشناسی برسیم و دلیل حضورمون در این دنیا رو متوجه بشیم. همچنین یاد بگیریم چگونه به خداوند متصل بشیم، از قوانین جهان هستی استفاده کنیم و چطور در مسیر رسالت فردیمون به سمت کمال حرکت کنیم. مجموع تمام این ها تو رو به عزت نفس معنوی می رسونه و در نهایت این بخش از خودشناسی رو پشت سر میزاری. لب کلام، ما باید به معنای حضور و معنای زندگیمون پی ببریم.
آشنایی با ناخودآگاه و شیوه عملکرد ذهن
خب در اولین قدم برای تعریف خودشناسی بهتره که به شناخت ذهن و نحوه عملکرد اون بپردازیم. شاید در ابتدای مسیر خودشناسی درکش کمی سخت باشه، اما باید بدونی که کنترل تمام افکار، احساسات، رفتار، تصمیمات و عملکرد تو کاملا در دستان ذهن ناخودآگاهت هست. ذهن از دو بخش آگاه و ناخودآگاه تشکیل شده و بخش ناخودآگاه همون چیزیه که داره ما، شخصیتمون و زندگیمون رو رهبری می کنه!
شخصیت ما حاصل برنامه های درون ناخودآگاه ماست. شخصیت یعنی چی؟ شخصیت یعنی افکار من، باورهای من، احساسات من، تصمیمات من، اعمال و رفتار های من. مجموع تمام این ها شخصیت ما رو رقم میزنه و تو باید بدونی که افسار تمام این ها در دستان ناخودآگاه توست! حتی بخش اعظمی از تجربیات، نتایج و اتفاقات زندگیت هم حاصل ناخودآگاهت هست. وقتی این حقیقت بزرگ رو متوجه میشی، اونوقت تازه می فهمی که چه قدرت پیچیده و عجیبی رو در سر خودت داشتی اما ازش خبر نداشتی. ما همیشه فکر می کنیم همه چیز اتفاقی و شانسکی رخ میده تا زمانی که وارد دنیای خودشناسی میشیم و اونجا می فهمیم داستان چیز دیگست.
خب وقتی من متوجه بشم که شخصیت، زندگی و حتی نتایج و تجربیات من حاصل برنامه های درون ناخودآگاهم هست، دیگه متوجه میشم که باید از تمام وجودم برای شناخت این دنیای اسرارآمیز وقت و انرژی بزارم و حتی یاد بگیرم که چطور مطابق با خواسته هام این ناخودآگاه رو برنامه ریزی کنم تا به شخصیت و زندگی مد نظرم برسم. من در دوره عزت نفس آکادمی گلوف چندین ساعت رو به طور اختصاصی به مبحث شناخت مغز و ذهن پرداختم. چون یکی از فاکتور های اصلی عزت نفس، کنترل ذهن هست و ما برای کنترل ذهن در قدم اول باید با این سیستم آشنا بشیم. درواقع در دوره عزت نفس هم با بخش های مختلف مغز و ذهن آشنا شدیم و هم یاد گرفتیم چطور بر این ابزار مسلط بشیم.
خب این توضیحات رو دادم تا بگم که یکی از بخش های خودشناسی همین آشنایی با مغز و ذهن هست. به بیانی ساده تر ما در گام اول باید با این ابزارها آشنا بشیم، و در گام دوم باید یاد بگیریم چگونه تسلط کاملی بر این ابزارهای قدرتمند داشته باشیم. ما دو راه بیشتر نداریم. یا تسلط ما در دستان ذهن هست یا تسلط ذهن در دستان ماست. اگر تو به خودشناسی نرسی پس افسار تو در دستان ذهنت خواهد بود. اما اگر به خودشناسی برسی پس افسار ذهن کاملا در دستان تو هست و تو بر سرزمین ناخودآگاه فرمانروایی می کنی. و این یعنی قدرت مطلق …
خب برای شناخت ذهن و نحوه عملکردش، همونطور که گفتم در دوره عزت نفس به طور جامع و حرفه ای به این مبحث پرداخته شده. اما علاوه بر دوره عزت نفس، من در آموزش های سایت آکادمی گِلوف هم مقالات و فایل های آموزشی بی نظیری رو برای تو دوست گلم منتشر کردم و در آینده هم منتشر خواهم کرد. پس برای برداشتن این قدم از خودشناسی می تونی از دوره عزت نفس آکادمی گِلوف و آموزش های سایت بهره مند بشی.
کشف نقاط قوت و نقاط ضعف
بسیار خب، رسیدیم به این بخش از خودشناسی که خودت هم تا حدودی ازش اطلاعات داری، اما در این جا من میخوام به طور حرفه ای تر به کشف نقاط قوت و نقاط ضعف بپردازم. در گام اول باید ببینیم اصلا نقاط ضعف و نقاط قوت در وجود ما شامل چه چیز هایی میشه و در گام دوم باید ببینیم اصلا به چه نگرشی باید نسبت به تمام این ها برسیم.
ما دو نوع نقاط قوت و نقاط ضعف داریم:
- نقاط قوت و نقاط ضعف شخصیتی
- نقاط قوت و نقاط ضعف در توانایی
نقاط قوت و نقاط ضعف شخصیتی:
خب اولین نقاط قوت و نقاط ضعف ها رو ما باید در شخصیت خودمون کشف کنیم. هر فکر، باور، عملکرد و احساسی که محدود کننده و مخرب باشه، نقطه ضعف شخصیتی محسوب میشه، برای مثال، خشم و عصبانیت، عدم مسئولیت پذیری، قضاوت کردن، تمسخر دیگران، خودسرزنشی و … از جمله اعمال مخربی هستند که نقاط ضعف شخصیتی به حساب میان. همچنین ما افکار و باورها و احساسات مخربی رو هم داریم که باید به اون ها آگاه بشیم و در راستای اصلاح این نقاط ضعف شخصیتی هم اقدام کنیم. به عنوان مثال برای نقاط قوت شخصیتی هم میشه به فن بیان قوی، مسئولیت پذیری، شوخطبعی، روابط عمومی بالا، کنترل ذهن، احساس ارزشمندی، بخشندگی، صبور بودن و … اشاره کرد.
پس هر چیزی در شخصیت ما که سازنده هست و به قدرت و رشد ما کمک می کنه میگن نقاط قوت شخصیتی، و هر چیزی در شخصیت ما که عامل پسرفت و تخریب در ما میشه رو میگن نقاط ضعف شخصیتی. ما با پی بردن به تک تک این ها به مرور به خودشناسی عمیق تری می رسیم و درحالی که نقاط قوت رو تقویت می کنیم، باید از تمام وجود هم برای اصلاح نقاط ضعف شخصیتی وقت بزاریم.
علاوه بر این ها، در ابتدا باید به درک درستی نسبت به تمام این نقاط هم برسیم. چون اگر به درک درستی نرسیم، در حالی که نقاط قوت خودمون رو بی اعتبار و بی ارزش جلوه میدیم، همچنین تصور می کنیم نقاط ضعف شخصیتی ما هم برای نابودیه ما اومدن و ما توانایی اصلاح اون ها رو نداریم. این نوع نگرش نسبت به نقاط قوت و نقاط ضعف باعث نابودی عزت نفس در ما میشه. پس در قدم اول باید به درک درستی نسبت به این ها برسیم و در قدم دوم اون ها رو کشف کنیم و در قدم سوم به تقویت و اصلاح اون ها بپردازیم.
نقاط قوت و نقاط ضعف در توانایی:
هر آدمی توانایی هایی داره و ضعف هایی. هر آدمی در یک سری کارها استعداد داره و در یک سری کارها عاری از استعداده. هیچ انسانی نیست که بر تمام کارها مسلط باشه یا در همه کارها استعداد بالایی داشته باشه. یک نفر در ورزش به شدت با استعداده اما ذره ای استعداد در حیطه خوانندگی نداره. یک نفر در ریاضیات مستعد هست اما در هنر استعداد خاصی نداره. پس وقتی بحث نقاط قوت و نقاط ضعف در توانایی ها مطرح میشه، ما داریم راجع به این مسئله صحبت می کنیم.
در این بخش از تعریف خودشناسی تو باید به نقاط قوت و نقاط ضعف های خودت هم پی ببری و تنها راه پی بردن به این ها، قدم نهادن در مسیر کشف رسالت هست. در این باره من در آموزش های مربوط به کشف رسالت، آگاهی های بی نظیری رو ارائه دادم که در سایت می تونی براشون وقت بزاری. همچنین طی 5 ساعت آموزش خالص و ناب به کل این ماجرا در دوره عزت نفس پرداختیم.
رسیدن به درک درست و سازنده در این رابطه هم بسیار حائز اهمیته. چون نبود درک کافی باعث نابودی عزت نفس ما میشه و ما در حالی که استعداد های خودمون رو سرکوب می کنیم، همچنین ضعف های خودمون رو هم بزرگنمایی می کنیم و به جایی میرسیم که فکر می کنیم واقعا یک آدم بی استعداد و ناتوان هستیم. درحالی که من بارها گفتم هیچ انسان بی استعدادی وجود نداره. منتهی ما فکر می کنیم باید در همه امور استاد و مستعد باشیم و یا فکر می کنیم باید شبیه به دیگران باشیم .
مثلا اگر فلانی خواننده بی نظیری هست و من در خوانندگی استعداد ندارم، پس من ناتوان و بی استعدادم! درصورتی که تو بی استعداد نیستی، تو فقط عزت نفس و اعتماد به نفس پایینی داری و به خودشناسی نرسیدی و فکر می کنی باید شبیه به دیگران باشی. در مقاله “هیچکس بی استعداد و به درد نخور نیست” کامل تر به این مسئله پرداختم، اگر دوست داشتی حتما این مقاله کوتاه رو هم مطالعه کن تا کاملا متوجه بشی دارم چی میگم.
پس ما برای این بخش از خودشناسی ام باید به توانایی ها و نقاط قوت خودمون پی ببریم. یک مسئله مهمی که اینجا باید بهت بگم اینه که، بر خلاف نقاط ضعف شخصیتی، ما باید توجهمون رو از روی نقاط ضعف توانایی برداریم و بر روی استعداد هامون بزاریم. درواقع در بحث شخصیت ما گفتیم باید به طور جدی در راستای اصلاح و تقویت نقاط ضعف اقدام کنیم. اما در بحث توانایی و استعداد بهتره که تنها بر روی استعداد های خودمون تمرکز کنیم و از تمام وجود اون ها رو پرورش بدیم.
وقتی که تو در زمینه استعداد و تخصصت رشد کنی، اونوقت انقدر در اون زمینه بزرگ و قدرتمند و محبوب میشی که دیگه اصلا نقاط ضعفت به چشم نمیاد. به عنوان مثال چه اهمیتی داره که هادی چوپان صدای خوبی نداره؟ اون در حیطه بدنسازی به شهرت و محبوبیت و کلی مقام رسیده. یا چه اهمیتی داره اگر روآن آتکینسون (مستربین) چهره استاندارد و مدلینگی نداره؟ واقعا چه اهمیتی داره؟ ایشون در حیطه طنز و کمدی صاحب سبک شده و به شهرت و محبوبیت جهانی دست پیدا کرد و در این مسیر به ثروت زیادی رسید. و کلی مثال دیگه …
ختم کلام، بخش اعظمی از خودشناسی ام مربوط به کشف نقاط قوت و نقاط ضعف در توانایی هاست. وقتی پی بردیم، حالا وقتشه که استعداد ها رو پرورش بدیم و در اون زمینه ها رشد کنیم و بزرگ بشیم. البته در نظر داشته باش که غیرممکنی وجود نداره و ما قطعا در نقاط ضعف هم می تونیم رشد کنیم. اما خب طبیعتا نیازمند زمان و انرژی بیشتری هست. مثلا ممکنه یک نفر تنها با روزی نیم ساعت تمرین بعد از یک سال به صدای زیبایی دست پیدا کنه. اما با توجه به این که من حنجره ضعیف تری دارم پس حداقل باید روزی دو ساعت تمرین کنم تا بعد از دو سال به صدای خوبی برسم!
پس درسته که برخی از نقاط ضعف رو واقعا نمیشه کاریش کرد. اما برخی از این ها رو هم با همت و تلاش زیاد میشه تقویت کرد. اما من به شخصه معتقدم بهتره که ما تمرکز کنیم بر روی نقاط قوت و توانایی های خودمون تا به صورت تصاعدی رشد کنیم. عشق و علاقه مهم ترین فاکتور برای کشف رسالته و من بهت قول میدم تو انقدر توانایی و استعداد داری که بلاخره یکی از اون ها عشق و علاقه واقعیت باشه.
شناخت روحیات و خواسته ها
در ادامه تعریف خودشناسی، باید به شناخت روحیات و خواسته ها اشاره کنیم. این مسئله هم بسیار حائز اهمیته که ما روحیات خودمون رو بشناسیم و همچنین دقیقا به خواسته هامون آگاه بشیم. شاید باورش سخت باشه اما 95درصد از افراد جامعه حتی نمیدونن دقیقا از زندگی چی میخوان و وقتی این سوال رو ازشون می پرسی، تنها یک سری خواسته های کلی رو مطرح می کنن.
به عنوان مثال: طرف میگه من یک میلیار پول میخوام، اما وقتی ازش میپرسی این میزان پول رو برای چی می خواهی، در پاسخ به این سوال به بن بست می خوره! یا طرف میگه من رابطه عاطفی عالی میخوام اما هیچ پیش زمینه ای از خواسته هاش در رابطه عاطفی نداره و حتی نمی دونه چه فردی رو برای رابطه میخواد. وقتی از مردم میپرسی از طرف مقابل در رابطه چی میخوای فقط میگه مهربون باشه و دروغ نگه! همین قدر کلی و همینقدر مبهم و بی فایده …
پس یکی از بخش های اصلی در خودشناسی همینه که ما دقیقا بدونیم چه خواسته هایی داریم. وقتی میگم دقیق، یعنی به طور موشکافانه به خواسته هامون آگاه بشیم. همچنین باید بدونیم دقیقا چه روحیاتی داریم. مثلا عاشق تجربه هیجان هستیم یا از ریلکس بودن لذت می بریم؟ از تنهایی لذت می بریم یا معاشرت با افراد برامون لذت بخش تره؟ دوست داریم به صورت تمرکزی یک کار رو انجام بدیم یا دلمون میخواد چند کار رو همزمان با هم پیش ببریم؟ امنیت در زندگی برامون مهم تره یا آزادی مطلق رو ترجیح میدیم؟ با خندوندن دیگران حالمون خوب میشه یا ترجیح میدیم با خندیدن حس خوب رو به دیگران منتقل کنیم؟ و کلی مسائل دیگه در این زمینه که ما باید به مرور به این ها ام برسیم. پس شناخت روحیات و خواسته ها ام یکی از فاکتور های اصلی خودشناسی هست که ما باید مد نظر داشته باشیم.
خودشناسی انتها ندارد
در تعریف خودشناسی من باید به یک مسئله بسیار مهم اشاره کنم که اون هم تکامل در خودشناسی هست. اکثر افراد تصور می کنن خودشناسی انتها داره و از جایی به بعد به خودشناسی کامل میرسن. درحالی که این یک خیال باطل هست و خودشناسی تا لحظه مرگ در این دنیا برقراره. تکامل، اصل و اساس این دنیا و زندگی دنیوی هست و بدون شک خودشناسی ام از این مسئله مستثنی نیست.
شناختی که من حالا نسبت به خودم دارم با شناختی که ده سال پیش نسبت به خودم داشتم زمین تا آسمون فرق می کنه. و بدون شک شناختی که ده سال دیگه از خودم دارم هم با شناخت فعلی زمین تا آسمون فرق خواهد داشت.
ما همواره در مسیر تکامل در حال شناخت و رشد هستیم. زمانی، من تنها به دو استعداد بیشتر در وجودم پی نبرده بودم و فکر می کردم فقط همین دو استعداد رو دارم. اما بعد از گذشت ده سال حالا من به بیش از 15 استعداد در وجودم پی بردم! زمانی من تصور می کردم تنها نقطه ضعف شخصیتم اینه که بلاتکلیف و بی هدف هستم، اما در مسیر خودشناسی بعد از ده سال، ضعف هایی رو در وجودم کشف کردم که حتی فکرش رو هم نمی کردم این ضعف ها در شخصیت من وجود داشته باشه. زمانی فکر می کردم من آدم مثبت اندیش و دارای ذهنیتی مثبت هستم و تصور می کردم تنها دو سه باور مخرب بیشتر ندارم، اما بعد از گذشت سال ها در مسیر تکامل به قدری باور مخرب از ناخودآگاهم استخراج کردم که اصلا موندم برای اصلاح باید از کدوم شروع کنم!
پس خودشناسی انتها نداره دوست ارزشمندم، برای این که من و تو بی کرانیم! ما یک جهان رو در خودمون داریم و بدون شک تا آخرین لحظه عمر می تونیم به کنکاش و جستجو و شناخت در این جهان بپردازیم و در حالی که از این مسیر لذت می بریم، همواره رشد کنیم و بزرگ تر بشیم.
ارتباط بین خودآگاهی و خودشناسی
قصد نداشتم در مقاله تعریف خودشناسی به این نکته بپردازم، اما با کمی تامل به این نتیجه رسیدم که واقعا جای این نکته هم خالیه. ببین دوست ارزشمندم، ما برای رسیدن به خودشناسی، نیازمند فاکتوری بسیار مهم بنام خودآگاهی هستیم. خودآگاهی یعنی من به تمام افکارم، باورهام، احساساتم و رفتارم اشراف دارم و در لحظه می دونم که چه شرایطی رو دارم تجربه می کنم. جامعه امروزی خودش رو غرق در آگاهی کرده اما تنها تعداد معدودی بر خودآگاهی مسلط هستن. ما این نکته مهم رو نمی دونیم که مهم تر از کسب آگاهی، خودآگاهی هست. اگر خودآگاهی نباشه دیگه آگاهی به کار ما نمیاد.
اگر من یک کتاب بخونم و با خودآگاهی تمام آموزش های اون کتاب رو در زندگیم پیاده کنم، بدون شک ارزشش هزار برابر بیشتر از اینه که صدتا کتاب بخونم اما به یک درصدش هم عمل نکنم. اگر من الآن احساس ناراحتی و غم دارم، پس باید نسبت بهش اشراف داشته باشم و موشکافانه بررسی کنم که چه چیزی باعث تجربه این احساس شده و یاد بگیرم چطور باید از این احساس ناخوشایند گذر کنم. اگر سرم پر از افکار منفی شده، من باید بلد باشم تک تک اون افکار رو مدیریت و هدایت کنم. اگر قراره حرفی بزنم، باید قبلش آگاهانه فکر کنم ببینم پیامد این حرف من قراره چی باشه. اگر قراره رفتاری کنم، تصمیمی بگیرم، یا دست به اقدامی بزنم، پس باید آگاهانه باشه نه همینطوری ناخودآگاه و هیجانی. این مثال ها رو زدم تا به درک بهتری نسبت به مفهوم خودآگاهی برسی. پس این رو بدون که خودشناسی بدون خودآگاهی غیرممکنه.
خودشناسی چیست؟ تعریف خودشناسی | کلام آخر
تمام سعی من بر این بود تا با تلفیق آگاهی و تجربیاتم، این مقاله ارزشمند رو برای تو نگارش کنم و کمک کنم به بهترین درک نسبت به خودشناسی برسی. حتی درک کردن و آگاه شدن نسبت به خودشناسی ام نیازمند تکامل هست و به همین جهت من به هیچ وجه ادعا نمی کنم که این اطلاعات کامل ترین و بهترین تعریف خودشناسی هستن. پس با توجه به این که من هم در جایگان آدمی در حال رشد دارم پیش میرم، بدون شک در آینده این مقاله هم بروزرسانی خواهد شد و اگر به درک عمیق تری و آگاهی های خالص تری در رابطه با تعریف خودشناسی برسم، مشتاقانه همینجا با تو به اشتراک میزارم.
برات آرزوی بهترین ها رو دارم،
دوستدار و ارادتمند تو، ابراهیم شجاعی