رفع افکار منفی با 2 راهکار ساده!

رفع افکار منفی چیزیه که این روزها دغدغه اکثر افراد در جامعه شده. به بیانی ساده تر میشه گفت افکار غالب بر ذهن جامعه، افکار منفی هستند و با توجه به این که افکار منفی در لحظه، آرامش و حال خوب رو از ما سلب می کنه، و همچنین شرایط نامطلوب و رنج آوری رو هم در زندگی ما رقم میزنه، پس طبیعیه که رفع افکار منفی بشه یکی از دغدغه های اصلی افراد در جامعه.

اگر حرفه ای تر و تخصصی تر بخواهیم در این باره صحبت کنیم، باید بگیم که افکار منفی هرگز کاملا از بین نمیرن! یعنی در ذهن ما چیزی به نام صفر و صد وجود نداره. لذا ما عامدانه و آگاهانه تلاش می کنیم که به پایین ترین حد ممکن از افکار منفی برسیم. در قدم اول افکار منفی رو به پایین ترین سطح می رسونیم، و در قدم دوم هم یاد می گیریم که اگر احیانا به هر صورت فکر منفی مارو درگیر کرد، چگونه با اون برخورد کنیم و ازش عبور کنیم.

اما خب همونطور که از عنوان این مقاله پیداست، اینجا در این مقاله هدف ما اینه که سطح افکار منفی رو به پایین ترین حد ممکن برسونیم. انشاالله در مقالات بعدی هم یاد می گیریم که چطور با افکار منفی رو به رو بشیم و از اون ها عبور کنیم.

مقالات زیر رو هم حتما مطالعه کن!

• 2 راهکار طلایی برای لذت بردن از تمام لحظات زندگی
• بهترین روش برای کنترل استرس و اضطراب
• چطور به احساس خوب دائمی برسیم

رهایی از افکار منفی

در ادامه به دو قدم اساسی و مهم می پردازیم برای رفع افکار منفی، من گارانتی می کنم اگر همین دو قدم رو جدی بگیری و واقعا از همین لحظه بهشون عمل کنی، در عرض کم تر از دو سه روز تغییرات چشمگیرش رو در خط فکریت و شرایط ذهنیت تجربه میکنی. پس بریم که بدون اتلاف وقت این دو راهکار رو با هم یاد بگیریم.

شعور دیدن داشته هایت را داشته باش!

برای رفع افکار منفی ما باید بخش قابل توجهی از توجهمون رو هم بر روی داشته ها معطوف کنیم. ذات آدمی به این صورته که جای خالیِ کمبود ها و نداشته هاش رو احساس کنه. درواقع ما اینطور آفریده شدیم که همیشه احساس نیاز در وجودمون باشه و همیشه تمایل داریم به سمت نداشته ها و کمبود هامون. خب دلیلش هم کاملا مشخصه. ما اینطوریم برای این که حرکت کنیم و اقدام کنیم برای رشد و کسب نتایج جدید. آدمیزاد اگر صد در صد قانع باشه و احساس نیاز رو تجربه نکنه که اصلا حرکت نمیکنه! پس این کاملا طبیعیه که من و تو به نداشته ها و کم و کاستی های زندگیمون توجه می کنیم.

لذا تا اینجا ما فهمیدیم که توجه به نداشته ها کاملا برای ما امری طبیعیه و اصلا این طبیعت و ذات ما انسان هاست برای این که بیوفتیم در مسیر رشد و تکامل. اما مسئله اینجاست که ما انقدر بی معرفتیم که تماااااام تمرکز و توجهمون رو معطوف می کنیم به کم و کاستی ها و کمبود های زندگیمون و ذره ای به داشته ها اهمیت نمیدیم. بخش قابل توجهی از افکار منفی که در سر ما در جریانه برای چیه؟ فقط و فقط برای کمبود ها و کم و کاستی هاست. انقدر به نداشته ها توجه می کنیم و با حسرت بهشون فکر می کنیم که ذهنمون میشه منبع افکار منفی.

همونطور که گفتم من مثل روانشناسی زرد نمیگم کلا نداشته ها و نیازهات رو نادیده بگیر و فقط توجه کن به داشته هات. درواقع میگم انقدر بی معرفت نباش که تمام توجهت رو بزاری روی نیاز ها و کمبود ها. همونقدر که استاده توجه کردن به کم و کاستی ها هستی، همونقدرم داشته هات رو ببین و آگاهانه بابت داشتنشون شکرگزاری کن و به حال خوب برس.

پدر من یک زمانی با موتور رفت و آمد میکرد، بعد از مدتی که شرایط مهیا شد و یک ماشین پژو 206 خرید، در نهایت شروع کرد به غر زدن و حرص خوردن که این چه ماشینیه و باید هرطور شده یه ماشین بهتر بگیریم و و و …

میدونی چیه؟ بنده خدا یادش رفته بود که توی سرما و گرما با موتور و با یه بدبختی تردد میکرد. همونطور که گفتم درخواست یک ماشین بهتر خیلی هم عالیه و اصلا حق ماست. اما به نظرت این درسته که من چیزی که دارم رو الآن کلا نبینم یا حتی بابت داشتنش غر هم بزنم؟! ما این روند رو پیش می گیریم و در نهایت با تعجب میگیم چرا من هر تلاشی برای رفع افکار منفی می کنم بی فایده هست.

پس من بهت میگم تو آمار نداشته هات و نیاز هات رو کاملا داشته باش، و به جای حسرت خوردن و حرص خوردنم بیوفت در مسیر درست و در راستای اون اهداف هم پرقدرت گام بردار. اما در کنار این روند، شعور دیدنِ داشته هات رو هم داشته باش. میدونی چقدر نعمت و ثروت همین الآن توی زندگیت داری که میتونی شروع کنی آگاهانه بهشون توجه کنی و به احساس خوب برسی از بابت داشتنشون؟

چند وقت پیش یک بنده خدایی به من پیام داد آقای شجاعی من هیچ چیزی ندارم که بابتش سپاسگزار باشم. میدونی بهش گفتم چی؟ بهش گفتم همون انگشت های سالمی که داری چیزی به حساب نمیان؟ اگر واقعا برات نعمت محسوب نمیشه پس لطفا دست هات رو با دست های من عوض کن! من به واسطه بیماری سال هاست هر دو دستم رو از دست دادم. یا اصلا همون گوشی چند میلیونی که توی دستته چی؟ همین اینترنت که باهاش اومدی به من پیام دادی چی؟ یا همون کولر گازی که الآن تو فصل گرما راحت زیرش لم دادی. بازم بگم…؟

می بینی رفیق جان؟ برای همینه که میگم ما خیلی بی معرفتیم. رسما و علنا تمام داشته هامون رو انکار می کنیم یا عادی جلوه میدیم و طوری با داشته ها رفتار می کنیم که انگار بود و نبودشون فرقی نداره.

تمام این ها رو گفتم که بگم اگر واقعا میخوای از شر افکار منفی خلاص بشی و به ذهنیتی مثبت و حال خوب برسی، پس تمام تکنیک هایی که تا به حال برای رفع افکار منفی انجام میدادی رو بیخیال، و فقط به این توانایی برس که از این لحظه به بعد تمام داشته هات رو ببینی. هر ثروت و نعمت ریز و درشتی که الآن در زندگیت وجود داره … باید آگاهانه از داشتنشون به احساس خوب برسی و بابتشون سپاسگزار باشی. یا به این توانایی میرسی یا اگر همچنان میخوای تمام توجهت رو بزاری فقط روی نداشته ها و کم و کاستی ها، پس من بهت قول شرف میدم تو هرگز ذهنیت مثبت و حال خوب رو تجربه نخواهید کرد. در همین حد قاطعانه بهت گفتم که دیگه به جدی بودن این مسئله پی ببری.

پس 70 درصد توجهت رو بزار روی داشته ها و از بودنشون به حال خوب برس و لذتشون رو ببر، و 30 درصد مابقی از کانون توجهت رو هم معطوف کن روی کم و کاستی ها تا به سمتشون حرکت کنی.

کانون توجهت را بر روی خواسته ها بگذار

دومین قدم برای رفع افکار منفی، کنترل کانون توجه هست. ما آدما خیلی جالب هستیم، تمام توجه و تمرکزمون روی هر چیزی هست غیر از خواسته هامون. یعنی مثلا تو پول رو میخوای، سلامتی رو میخوای، احساس خوب و آرامش رو میخوای، زیبایی رو میخوای، نعمت ها و ثروت ها رو میخوای، اما توجهت روی هرررر چیزی هست غیر از این ها. جالب نیست؟ ما کلا سر تا پای وجودمون رو پارادوکس فرا گرفته. من بیماری رو نمیخوام اما از صبح تا شب پیگیر اخبار بیماری ها و ویروس ها هستم، من فقر رو نمیخوام اما از صبح تا شب پیگیر زمین خوردن کسب و کارها و اخبار رکود اقتصادی و غیره هستم، من ترس و نگرانی و حال بد رو نمیخوام اما از صبح تا شب پیگیر اخبار فجایع و جنایات و جنگ و درگیری ها هستم.

واقعا فاز ما چیه رفیق جان؟ در همین حد پارادوکسیکال پیش میریم و زندگی می کنیم، بعد هم تعجب می کنیم که چرا اوضاع بر وفق مراد نیست. احساسات و افکار حاصل چی هستن؟ حاصل ورودی هایی هستن که تو به خورد ذهنت میدی. همون دیده ها و شنیده ها که از صبح تا شب داری دریافت میکنی. پس وقتی از صبح تا شب ذهنت رو می بندی به این ورودی های سمی و اسیدی، طبیعیه که طوفان افکار منفی در ذهنت به راه بیوفته.

دقت کن اینجا دارم راجع به کانون توجه صحبت می کنم. کانون توجه چیزیه که تو آگاهانه و با اراده خودت میتونی هدایتش کنی و کنترلش کنی. پس اگر واقعا میخواهی افکار منفی رو از بین ببری و به احساس خوب و ذهنیتی مثبت برسی، بهتره از همین لحظه آگاهانه تلاش کنی کانون توجهت رو بزاری روی زیبایی های اطرافت و اون چیز هایی که میخوای. اطراف ما بی نهایت زیبایی وجود داره، کلی زیبایی هست که ما کاملا سطحی از کنارشون عبور میکنیم اما درعوض عمیق میشیم در هرچی زشتی و نازیباییه.

پس قدم دوم برای رفع افکار منفی، فقط و فقط کنترل کانون توجه هست. محض رضای خدا اگر ذره ای زیبایی اطرافت وجود داره ببینش و بهش توجه کن و یا اگر اتفاق خوب و زیبای و لذت بخش هرچند کوچیکی هم رخ میده، تو اگاهانه برای خودت درشتش کن و ازش لذت ببر و توجهت رو معطوف کن روش. و همچنین به این فکر کن واقعا تو چی میخوای؟ اصلا توی این زندگی به دنبال چه چیز هایی هستی؟ وقتی فهمیدی، پس حالا توجهت رو روی این خواسته ها ام معطوف کن. کل ماجرا همینه … من شک ندارم تمام توجه و تمرکزت تا به امروز یا روی اخبار بوده، یا روی مشکلاتت بوده، یا روی کم و کاستی های زندگیت بوده، بعدم تعجب میکنی که چرا انقدر افکار منفی تو سرت در جریانه!

توجه و تمرکز روی هرچیزی باشه، اون در زندگیت گسترش پیدا میکنه. تو با توجه کردن به ناخواسته ها نه تنها غرق در افکار منفی میشی، بلکه همون جنس اتفاقات و چیز ها رو هم به زندگیت دعوت میکنی. این یک حقیقت انکار ناپذیره و یکی از قوانین جهان هستی محسوب میشه. پس یادت باشه با هدایت کردن کانون توجه، تو فقط به رهایی از افکار منفی نمیرسی، بلکه همچنین کلی احساس خوب، آرامش، اتفاقات خوب و خواسته های دیگه رو هم به زندگیت دعوت میکنی.

رفع افکار منفی با 2 راهکار ساده! | کلام آخر

بعنوان ختم کلام باید بگم که اگر فکر میکنی برای رهایی از افکار منفی باید کار خاص و یا عجیب و غریبی انجام بدی سخت در اشتباهی! همین قدم های ساده میتونه شرایط ذهنی تو رو کاملا متحول کنه و داستان انقدر ساده هست که تو جدی نمیگیریش. پس دو راهکاری که برای رفع افکار منفی در این مقاله بهت یاد دادم صرفا نه انگیزشی بودن نه حال خوب کن. این ها اصل مسیر هستن برای رسیدن به ذهنیت مثبت و احساس خوب. این ها اصل مسیر هستن برای تسلط بر ذهن. پس امیدوارم کاملا جدی بگیری و به آموزش های این مقاله جامعه عمل بپوشونی. همونطور که من ده ساله این سیستم رو در شخصیتم و زندگیم پیاده کردم.

دوستدار و ارادتمند تو، ابراهیم شجاعی