چگونه بخشنده باشیم؟ بخشش فقط به پول نیست!

بخشنده بودن، درِ جدیدی از زندگی رو به روی ما باز می کنه. چون بخشندگی یکی از قوانین جهان هستی محسوب میشه که با رعایت همین قانون، ما دنیای جدیدی رو در زندگی تجربه می کنیم.  اما خب هرزمان که صحبت از بخشش میشه، ناخودآگاه تمام فکر ما به سمت پول و مادیات میره. درواقع تصور می کنیم تنها با بخشیدن پول و مادیات یک فرد بخشنده محسوب می شیم. اما خب این تفکر کاملا غلطه و به طور مختصر اما مفید میخوام در این مقاله در کنار هم به همین مسئله بپردازیم.

چطور بخشنده و مهربان باشیم؟

خب همونطور که گفتیم، بخشش یکی از قوانین اصلی جهان هستیه. چون جهان هستی بر مبنای رشد و چرخش خلق شده، لذا هرچقدر تو در این چرخش و رشد سهیم باشی، به همون مقدار هم از نعمت و ثروت و خوشبختی بهره مند خواهی شد. اما خب اکثر افراد در جامعه کلا دیدگاه درست و اصولی به بخشندگی ندارن، و  تصور می کنن فقط بخشیدن پول و مادیات بخشندگی محسوب میشه. حتی یک سری از این افراد که باور مخرب تری دارن و معتقد هستن حتما باید سزمایه میلیاردی داشته باشن تا ببخشن و کمتر از این رو اصلا بخشندگی نمی دونن. خب در ادامه من آگاهی های لازمه رو بهت میدم تا متوجه بشی که بخشش فقط به پول و مادیات نیست و دست ما در بخشندگی بی نهایت بازه و می تونیم در هر لحظه از زندگیمون بخشنده باشیم.

ببین دوست گلم، تو هر چیزی که دوست داری وارد زندگیت بشه رو می تونی ببخشی. خب یعنی تو از کل زندگی فقط پول رو میخواهی؟! قطعا نه، و ما خواسته های خیلی زیاد و متفاوتی داریم. مثلا من به شخصه دوست دارم حال خوب بیشتری وارد زندگیم شه، دوست دارم شادی بیشتری وارد زندگیم شه، دوست دارم بیشتر بخندم و قهقهه بزنم، دوست دارم امید و انگیزه بیشتری هم وارد زندگیم شه، دوست دارم امنیت و آرامش بیشتری وارد زندگیم شه، دلم میخواد دوستان خوب بیشتری وارد زندگیم شه و …

پس وقتی کمی فکر می کنی متوجه میشی که تو خیلی چیزها در زندگی میخواهی و خواسته ما فقط پول نیست. خب اگر یادت باشه ابتدای همین توضیحات گفتم تو می تونی هر چیزی که دوست داری وارد زندگیت بشه رو ببخشی. پس تو میتونی انگیزه و امید رو ببخشی، حال خوب و شادی رو میتونی ببخشی، آرامش و امنیت رو هم میتونی ببخشی، خنده و احساس رضایت رو هم میتونی ببخشی. پس بخشش فقط به مادیات نیست. من نمیگم بخشش پول و مادیات الکیه و فقط این بخشش ها درسته! من فقط دارم میگم پول و مادیات کل ماجرا نیست و بخشندگی خیلی فراتر از این حرف هاست.

خب حالا وقتی میگم مثلا آرامش رو هم می تونی ببخشی، منظورم از این حرف چیه؟ منظورم اینه که باعث آرامش یک نفر بشی. یا مثلا اگر میخواهی خنده و شادی بیشتری وارد زندگیت بشه پس در قدم اول خودت باعث خنده و شادی یک نفر بشو. اگر میخواهی انگیزه بیشتری رو تجربه کنی، پس اول خودت به دیگران انگیزه بده. اگر عشق رو میخواهی تجربه کنی پس اول خودت عشق و مهربانی رو منتشر کن، و …

حالا برگردیم سر بحث بخشش پول و مادیات. همونطور که گفتم یک عده میگن: بعله اگر منم سرمایه میلیاردی داشتم حتما می بخشیدم. اما الآن چی دارم که ببخشم؟! خب باید خدمتت عرض کنم که این حرف ها فقط یک بهونه الکی و چرت و پرته. پس اگر توام میگی عی بابا این هزار تومن ها که قبول نیست و آدم باید سرنایه دار باشه تا بتونه میلیاردی صرف امور خیریه کنه، خب توام داری حرف الکی میزنی و این حرف ها تنها بهانه های بی معنیه!

آخه بنده خدا، تویی که در حد توانت و در شرایط فعلی حتی حاضر نیستی هزار تومن صرف امور خیریه کنی، پس چطور انتظار داری پول و ثروت میلیاردی وارد زندگیت بشه؟ اگر واقعا تنها توانایی بخشش هزار تومن رو داری و فقط به همین مقدار ببخشی خیلی ارزشمنده! اصلا بزار یک داستانی رو برات تعریف کنم تا بهتر بتونی منظورم رو درک کنی.

میگن حاتم طائی در بخشندگی زبان زد بوده. روزی ازش پرسیدم آیا تا به حال از خودت بخشنده تر هم دیدی؟ پاسخ داد: بله دیدم. ازش پرسیدن: کجا دیدی؟ در پاسخ گفت: زمانی در حال گذر کردن از بیابانی بودم که به یک خیمه رسیدم. اونجا پیرزنی بود که یک بزغاله رو هم به پشت خیمه بسته بود. زمانی که نزدیک خیمه شدم، پیرزن به استقبال من اومد و ازم پذیرایی کرد. بعد از مدت کوتاهی پسرش ام اومد و با من سلام و احوال پرسی کرد. بعد از کمی استراحت، پیرزن به پسرش گفت که بلند شو بزغاله ای که داریم رو قربونی کن، وسایل پذیرایی رو هم فراهم کن تا از مهمان پذیرایی کنیم. پسرش در جواب گفت: چشم مادر اما هیزم تمام کردیم و باید برم هیزم بیارم. مادرش گفت تا تو بری صحرا و هیزم جمع کنی دیر میشه و مهمان عزیز ما گرسنه میمونه و این در مرام و مروت ما نیست. بعد از این مکالمه بلند شد و آن دو نیزه که داشت را شکست و بزغاله رو هم کشت و شروع به آماده کردن غذا کرد.

حاتم طائی در ادامه گفت: بعد از خوردن غذا و طی کردن ادامه مسیر، چندی بعد جویای حال آن ها شدم، و فهمیدم تنها دارایی آن ها همان یک بزغاله بود که برای پذیرایی از من قربانی کردن! به همین جهت مجددا به سراغ آن پیرزن رفتم و بهش گفتم من رو میشناسی؟ در جواب گفت خیر. گفتم: من حاتم طائی هستم و قصد دارم شما رو به دیار خودم ببرم تا محبت و مهربانیتون رو جبران کنم و بهتون هدایایی رو تقدیم کنم. پیرزن گفت: ما از مهمان پاداش نمی گیریم! لذا آنجا بود که فهمیدم از من سخاوتمند تر و بخشنده تر هم است …

این داستان از حاتم طائی رو برات گفتم تا بفهمی که ارزش بخشندگی هر آدم متفاوت و بسته به شرایط خودش داره. پس مقایسه کردن اصلا معنایی نداره. همچنین صادقانه بگم بخشنده بودن ربطی به میلیاردر بودن یا نبودن نداره. بخشندگی یک خصلته که ما باید در شخصیت خودمون اون رو نهادینه کنیم. وقتی بخشندگی شد بخشی از وجودمون دیگه در هر شرایطی بخشنده خواهیم بود. چه زمانی که شرایط مساعدی نداریم و چه زمانی که اوضاع بر وفق مرادمونه.

تو باید این رو بدونی که گاهی با بخشیدن حتی مبلغی اندک، باعث میشی که طرف مقابل از تمام وجود شاد و خوشحال و راضی بشه. مثلا ده هزار تومن در حال حاضر واقعا پول خورد هم محسوب نمیشه! اما تو میتونی با همین ده هزار تومن یک بستنی بخری برای یک بچه و باعث بشی که شادی، رضایت و لبخند رو تجربه کنه. با این بخشش تو هم پول رو بخشیدی و هم شادی و حال خوب رو بخشیدی. پس انقدر سطحی نگر نباش و بخشندگی رو به شرایط گره نزن. آدم بخشنده همیشه بخشنده هست و همه جوره هم می بخشه و بخشندگی خودش رو محدود به پول نمیکنه.

لب کلام، باعث شو چند نفر بخندن، تا خودت بیشتر بخندی، تو ده درصد باعث آرامش دیگران شو تا صد درصد آرامش وارد زندگیه خودت بشه، باعث رشد یک نفر شو تا خودت از این طرف به صورت تصاعدی رشد کنی، تو ده هزارتومان ببخش تا حداقل ده برابرش وارد زندگیت شه. حقیقت اینه که این جهان خیلی بخشنده هست و معامله گر بی نظیریه. چطور؟ به این صورت که میگه اگر تو هرچیزی رو ببخشی و به این رشد و چرخش کمک کنی، پس من ده برابرش رو بهت میدم. این رو حتی قانون طبیعت هم ثابت کرده. زمین به تو خوشه های گندم رو تقدیم میکنه، اما قبلش تو باید حداقل یک دانه گندم رو به زمین بخشیده باشی! تو یک دانه می بخشی اما در برابرش زمین چند دانه گندم به تو می بخشه. پس اگر گندم بیشتری میخوای، اول یه دونه می بخشی به خاک و در مقابل هفت دونه تحویل میگیری. این یک قانونه و این حکایت بخشش در زندگیه.

چگونه بخشنده باشیم؟| کلام آخر

در نهایت باید بگیم که، اگر چیزی رو می خواهی، باید باعث گسترش و چرخش اون در جهان بشی. حالا اون خواسته میتونه پول و نعمت و ثروت باشه، یا میتونه شادی، حال خوب، امید و نگیزه، عشق و محبت، علم و دانش و … باشه. همونطور که گفتم حتی علم و دانش خودت رو هم می تونی ببخشی. مثل همین الآن که من این اگاهی های ارزشمند رو به صورت رایگان و به عنوان هدیه برای تو دوست گلم منتشر کردم.  پس وقتی دم به دقیقه دپرس و غمگینیف دیگه نگو چرا شادی سراغ من نمیاد. تو هم خودت رو غمگین کردی و هم با این وضعیت باعث ناراحتی دیگران هم میشی. درواقع تو داری غم و غصه رو می بخشی، پس طبیعتا ده برابرش هم وارد زندگیت میشه! و کلی مثال های دیگه که میشه در این باره زد و من مابقیش ور میسپرم به خودت تا کمی هم خودت تفکر و واکاوی کنی.

دوستدار و ارادتمند تو، ابراهیم شجاعی