با خانواده منفی نگر چه کنیم؟

با خانواده منفی نگر چه کنیم؟ این سوالی هست که به طور مستمر پرسیده میشه. درواقع این دغدغه اکثر بچه هاست که می پرسن با وجود خانواده منفی نگر چطور باید روی خودم کار کنم؟ زندگی در بین خانواده منفی شرایط رو برای خودسازی و تغییر سخت میکنه و در این شرایط راهکار و عملکرد درست چیه؟

*** فایل صوتی در انتهای مقاله منتشر شده ***

علاوه بر این مقاله ارزشمند، در قالب یک فایل صوتی بی نظیر  48 دقیقه ای، آقای شجاعی به این سوال پاسخ دادن که این فایل در انتهای همین مقاله در دسترس قرار گرفته. و اما از بحث فایل صوتی که بگذریم در ادامه به آگاهی های خود مقاله می پردازیم و در این مقاله قصد داریم به طور موشکافانه تر، به قدم های لازمه برای  بهترین واکنش و برخورد در مقابل خانواده منفی بپردازیم. پس بدون اتلاف وقت بریم سروقت توضیحات …

پذیرش کامل شخصیت افراد در خانواده منفی نگر

اگر کمی تجربه در مسیر خودشناسی و خودسازی و عزت نفس داشته باشی دیگه به خوبی میدونی که اولین قدم برای حل هر تضاد و چالش، بدون تردید پذیرش اون تضاد هست. لذا به همین جهت در اولین قدم باید به پذیرش کامل برسی نسبت به شخصیت های اطرافت حتی خانواده. اما بهتره قبل از این که به پذیرش برسی به این فکر کنی که اصلا چرا تا الآن نسبت بهشون گارد داشتی و چرا شخصیت این افراد رو تمام و کمال نپذیرفته بودی؟

خب دلیل اول، دلیل اول اینه که این نگرش رو داری که خانوادت هم باید مثل تو وارد مسیر درست بشن، درصورتی که کاملا این نگرش و این انتظار غلطه و مغایرت داره با ساز و کار جهان هستی! درواقع مهم نیست یک نفر چقدر به تو نزدیکه، اگر حتی پدر، مادر، خواهر و برادر، یا همسر و بچه ات هم باشه به هر حال تو باید بدونی که اون هم آزاده که به هر سمت و سویی که میخواد در زندگیش بره و مختاره که مسیر و عقاید و نگرش ها و خط فکریش رو خودش انتخاب کنه. به زبان ساده تر اگر بخوام حق مطلب رو ادا کنم باید بگم که تو توانایی تغییر هیچ احدی رو نداری.

حتی در حد یک هزارم درصد هم توانایی ایجاد تغییر در افراد رو نداری، حتی اگر اون فرد بچه ات باشه. چون آدم ها هم یک عامل بیرونی محسوب میشن و من بار ها و بارها گفتم که ما در تغییر عوامل بیرونی ناتوان و عاجز هستیم و تنها بر روی خودمون تسلط داریم. ما با ایجاد تحول در درون خودمون باعث میشیم شرایط و عوامل بیرونی بر وفق مراد ما رقم بخوره. بعنوان مثال ما با ایجاد تغییر درون خودمون باعث میشیم یک فرد رفتارش با ما بی نظیر بشه یا کلا از زندگی ما بره بیرون. اما تا وقتی که در مقابل یک فرد منفی نگر دائما گارد بگیری و دائما تلاش کنی اون رو به راه راست هدایت کنی یا آگاهش کنی، تنها می بینی که اون فرد رفتارش بدتر میشه و در نهایت تو خسته و ناومید میشی و از مسیر اصلیت هم خارج میشی!

به قول مولانا:

بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست / در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی

پس وقتی در قدم اول تو آگاه بشی که توانایی ایجاد ذره ای تغییر در افراد حتی خانوادت رو نداری و همچنین متوجه بشی که همه افراد آزادن هرطور دوست دارن پیش برن و تو تنها مختاری مسیر خودت رو مشخص کنی، دیگه افکار و اعمال و رفتار منفی خانوادت اذیتت نمیکنه و تو به رهایی نسبت به این موضوع میرسی. یادت باشه رفیق جان که دنیای آدم ها متفاوته. نزدیک ترین فرد به تو میتونه دور ترین دنیا رو نسبت به تو داشته باشه! اگر تو دائما دغدغت این شده که چرا خانواده من غلط پیش میرن دلیلش عدم آگاهیه و چون تو از سر خیر خواهی فکر میکنی اون ها هم حتما باید وارد مسیر آگاهی بشن، اما وقتی به این آگاهی ها برسی دیگه میدونی که سیستم جهان و روند زندگی این اجازه رو به تو نمیده.

دست از قضاوت کردن خانواده بکش

مسئله دیگه که وجود داره اینه که تو دائما داری خانوادت رو قضاوت میکنی. و شاکی هستی از این که مثلا پدر من یک عمر پیگیر اخبار منفی بوده یک عمر غلط پیش رفته و باعث نابودی خانواده شده و و و … کلی قضاوت دیگه که همین روند هم باعث شده تا تو به نفرت نسبت به خانوادت برسی و بدتر حساس بشی روی اون ها. در اینجا باید بدونی که تو حق قضاوت کردن افراد خانواده رو نداری. برای این که تو حتی یک قدم هم با کفش اون ها راه نرفتی و حتی یک ثانیه هم جای اون ها زندگی نکردی و با چالش های اون ها مواجه نشدی. بعنوان مثال شاید اگر تو جای پدرت، مادرت، یا همسرت بودی، در طول زندگی تصمیمات خیلی بدتری میگرفتی یا شاید رفتار ها و اعمال مخرب تری رو انجام میدادی و در نهایت دچار وضعی خیلی بدتر میشدی.

پس ما جای بقیه نبودیم و نیستیم لذا حق نداریم ذره ای اون ها رو قضاوت کنیم.بعنوان مثال تو حق نداری بگی چرا پدرم پیگیر اخبار منفیه، یا حق نداری بگی چرا مادرم دائما میناله، یا حق نداری بگی همسرم چرا همش غر میزنه! بدون شک اگر من یا تو جای اون ها بودیم با روند بسیار بدتری پیش میرفتیم. این بنده های خدا هم مثل من و تو به دنبال خوشبختی هستن منتهی تصورشون بر اینه که این مسیر که پیش گرفتن درسته و این رفتار و افکار که دارن مسیر درسته … به همین جهت باااااازهم می بینی که نه تنها ما در تغییر خانواده و افراد عاجزیم، بلکه حتی حق نداریم قضاوتشون کنیم.

پس تو باید تک تک اعضای خانوادت رو همونطور که هستن با شخصیتی که دارن تمام و کمال بپذیری و بعوان نعمتی الهی بهشون نگاه کنی. پدر مادر خواهر برادر همسر فرزند، تمام این ها با هر شرایط شخصیتی که دارن نعمات الهی هستن که ما باید شعور دیدن  و لمس کردن حضورشون رو داشته باشیم.

نکته کلیدی:

پس یادت باشه اگر واقعا تو خیرخواه خانوادت هستی، بجای زور زدن برای تغییر اونها، خودت تغییر کن با تمام وجود و به بالاترین درجات و نتایج برس و باعث و بانی آرامش و رفاه و آسایش اون ها هم بشو. اگر پدر و مادرت غلط پیش رفتن خب تو پیرو مسیر اون ها نباش و تو مسیر خودت رو برو و به جایی برس که به راحتی خوشبختی رو به خانوادت هم هدیه کنی!

کانون توجه و تمرکزت رو تغییر بده

وقتی تو به پذیرش نسبت به رفتار و افکار و شخصیت خانوادت نرسیده باشی، ناخودآگاه تمام توجه و تمرکزت معطوف میشه روی نقاط منفی افراد در خانواده و چشم تو کاملا روی مثبت های این افراد بسته میشه و به جایی میرسی که تصور میکنی افراد خانوادت منفی خالص هستن! حساسیت تو باعث میشه که از کوچکترین افکار و رفتار منفی خانوادت کوه بسازی و در مقابل ذره ای به نکات مثبت اون ها اعتبار ندی.

جالبه بدونی که این روند رابطه تو و خانواده رو هم به نابودی میکشونه. اگر دقت کرده باشی از وقتی حساس شدی نسبت به خانوادت و از وقتی دید منفی نسبت بهشون پیدا کردی و دائما بهشون برچسب منفی نگری میزنی، چیزی جز تخریب شدن رابطه تو با خانواده رخ نداده! پس تا اینجا متوجه شدیم که وقتی ما به پذیرش نرسیم و تا وقتی دائما برچسب منفی به اعضای خانواده بزنیم، این روند باعث میشه تمام توجه و تمرکزمون معطوف بشه روی نکات منفی این افراد و در نهایت رابطه ما با خانواده هم به فنا میره.

خب حالا کاری که تو باید انجام بدی اینه که بعد از پذیرش و رهایی، شروع کنی و آگاهانه نکات مثبت و خوب افراد در خانواده رو ببینی. من همیشه گفتم افراد صفر و صد نیستن. افراد یا گرایش دارن به سمت صد یا به سمت صفر. پس پدر، مادر، خواهر، برادر، همسر یا فرزند توام هررررچقدر از نظر تو منفی باشه بازهم نکات مثبت زیادی داره که تو میتونی آگاهانه به اون ها توجه کنی. نکات مثبت ظاهری گرفته تا رفتاری و شخصیتی …

هر بار به محض این که چشمت میخوره به افراد در خانواده، توی ذهنت نکات مثبتشون رو یادآوری کن و نسبت بهشون به احساس خوب برس. ما بخاطر عدم آگاهی بدون منطق و غیر منصفانه و صفر و صدی به افراد و مسائل نگاه میکنیم و این مسئله در رابطه با رابطه تو با خانواده ام دقیقا صدق میکنه. پس کانون توجه و تمرکز رو بزار روی نکات مثبتشون تا ببینی که بعد از مدت کوتاهی رابطه ات با اون ها چقدر عالی و بی نظیر میشه.

نکته کلیدی:

همچنین باید آگاه باشی که تمرکز و توجه تو باید تماما روی تغییر و تحول خودت باشه نه مسائل دیگه. وقتی توجه و تمرکز تو میاد روی عوامل بیرونی در نهایت تو اصلا از مسیر اصلی خارج میشی و به شدت وارد حاشیه میشی. پس حواست باشه توجهت رو روی مسائل و عوامل بیرونی نزاری و همواره تمرکز و توجه رو بزار روی رشد و پیشرفت و تغییر و تحولات درون خودت.

دایره ارتباطی مثبت و مفید برای خودت بساز

در اینجا میخواهیم به دایره ارتباطی بپردازیم. ببین دوست گلم خانواده تو نهایتا یکی دو نفر یا سه چهار نفر هستن. مسئله اینجاست که تو در روابط اجتماعیت هم با مضر ترین افراد در ارتباطی! آدم هایی که شخصیتی انسان گونه و درست دارن اما در تمام جنبه های زندگی به فنا رفتن و در مسیر دره دارن بی ترمز پیش میرن! درواقع بعنوان مثال کسی که الآن رفیق صمیمی توئه آدم خیلی خوبیه و فردی با معرفت و با شرافت و با اخلاقه، اما دقت که کنی می بینی در تمام جنبه های زندگی وضعش درب و داغونه. دائما بدهکاره، روابطش داغونه، دم به دقیقه بیماره، از نظر روحی و روانی سالم نیست و غرق در استرس و اضطراب و بی قراریه و کلی مسئله دیگه که توام دقیقا شبیه به همین آدم هستی. تو دقیقا کپی برابر اصل آدم های دورت هستی.

پس طبیعتا تو خانواده رو نمیتونی حذف کنی یا نمیتونی خانواده رو عوض کنی، اما توی روابط اجتماعیت میتونی تحول عظییم رو رقم بزنی. با این وجود تو باید پرقدرت شروع کنی افراد سمی رو کم کم و به مروز حذف کنی و از طرفی دیگه با افراد مثبت، اهل تغییر و موفق و رو به رشد رابطه برقرار کنی و اکثر وقتت رو با این فراد بگذرونی. وقتی تو در طول شبانه روز اکثر زمانت رو با این دسته افراد بگذروی دیگه حالا زمانی که کنار خانوادت هستی به جایی بر نمیخوره و روی تو تاثیر خاصی نمیزاره! پس دایره ارتباطی مثبت و مفید گسترده رو برای خودت تشکیل بده که دیگه در مسیر به ثبات برسی و نه تنها خانواده بلکه هیچ احد دیگه ای تو رو متزلزل نکنه.

باید به مسیرت از تمام وجود ایمان داشته باشی

باید بدونی که اگر به مسیرت ایمان نداشته باشی اونوقت خانواده منفی میتونن روی تو تاثیر بزارن و تو رو وارد حاشیه کنن. آدمی که از تمام وجود به مسیرش و انتخاب هاش و نگرش و رفتار هاش ایمان داره دیگه نه تنها خانواده بلکه حتی اگر تمام جهان هم بر خلافش پیش بره ذره ای تحت تاثیر قرار نمیگیره و متمرکز مسیر خودش رو پیش میره تا به نتایج برسه. تو خودت تازه اول راهی و به همین جهت اگر صاق باشیم باید بگیم که وجودت پر از شک و تردیده نسبت به این مسیر و این سبک زندگی! که خب طبیعی ام هست به هر حال در حال طی کردن تکاملی و هنوزم نتایج بزرگ و آرمانی خودت رو به دست نیاوردی لذا گاهی تردید و دودلی میاد سراغت.

پس چیزی که تو رو درگیر میکنه رفتار و افکار منفی خانواده نیست. بلکه شک و تردیدی هست که نسبت به مسیرت داری. برای همین باید از تمام وجودت سعی کنی به صورت تصاعدی باور های قدرتمند تر و ایمانی قوی تر رو به مرور نسبت به مسیرت کسب کنی تا ثبات در وجودت تقویت بشه. وقتی به ایمان قوی رسیدی دیگه مثل من نه تنها افکار و رفتار منفی خانواده تحریکت نمیکنه بلکه باعث خندت هم میشه و تو به یک رابطه بی نظیر با خانوادت میرسی.

چگونه با خانواده منفی نگر رفتار کنیم؟ | جمع بندی نهایی

بعنوان کلام آخر و جمع بندی باید بگم که وقتی تو به آگاهی های مقاله “با خانواده منفی نگر چه کنیم؟” رسیدی در نهایت دو نتیجه حاصل میشه. یا رفتار خانواده در مقابل تو به شدت عالی میشه و رابطه تو با خانوادت هم بی نظیر میشه. یا اگر خانواده مقاومت شدیدی نشون بدن، جهان به بی نقص ترین و زیبا ترین شکل ممکن راه تو رو از خانواده جدا میکنه، چرا که مهم نیست یک فرد یا افراد چقدر به تو نزدیک هستن. حتی اگر خانواده هم باشن و سد راه تو باشن، جهان به راحتی آب خوردن اون ها رو از سر راهت بر میداره و بین شما فاصله میندازه تا تو بتونی به راحتی مسیر درست خودت رو ادامه بدی. اما خب در 99 درصد مواقع خانواده درست میشه و نه تنها رفتارشون بلکه رابطه اون ها ام با تو اوکی میشه.

فایل صوتی  |  مدت زمان: 48 دقیقه  | حجم فایل: 70 مگابایت

پخش آنلاین:

دانلود فایل صوتی :
[geloofuser]

دانلود فایل با لینک مستقیم

[/geloofuser]

دوستدار و ارادتمند تو، ابراهیم شجاعی