عذاب وجدان

سلام و درود بهار خانوم عزیز.

بله دوره جامع عزت نفس ادامه داره و از اردیبهشت ماه ادامه جلسات انشاالله منتشر میشه. تا آخر فروردین چند سفر کاری دارم. این سفر ها رو برم و بیام دیگه پرقدرت به بقیه جلسات دوره عزت نفس می پردازیم. خب این از پاسخ سوال اول.

و اما سوال دوم:

بله در رابطه با عذاب وجدان که باید جلسات مربوط به احساس گناه رو در دوره عزت نفس گوش بدید چون اونجا کامل و جامع و مفصل به این مبحث پرداخته شده. دو فایل صوتی و یک کتاب بی نظیر به قلم بنده در دوره عزت نفس منتشر شده که باید براش وقت بزاری. اگر قبلا وقت گذاشتی پیشنهاد می کنم باز هم تکرارش کنی. چون ما در بازه زمانی متفاوت از جلسات دوره با توجه به دغدغه هامون حرف های تازه می شنویم. پس برای اون جلسه که حتما وقت بزار. اما از اون که بگذریم، من اینجا هم توضیحات لازمه رو برات می نویسم و انشاالله که همین توضیحات و جلسات دوره برات نتیجه بخش و موثر باشه. قطعا که همینطوره اگر دقت به خرج بدی و جدی بگیری.

خب ببین، برای شروع باید بگم که تزریق عذاب وجدان به دیگران، هیچگونه توجیه منطقی نداره و کاملا از ریشه غلطه. عذاب وجدان یا همون احساس گناه یکی از سمی ترین احساسات برای عزت نفس و اعتماد به نفسِ ما به شمار میره. در رابطه با این مثالی که زدی و گفتی برای فروش دوره هرکاری می کنن، دیگه خودت جواب خودت رو دادی! همین که میگی برای فروش دوره هرکاری می کنن، یعنی خودتم میدونی روند کاری اونها از ریشه غلطه و نرمال نیست، اما خب اونها ترجیح دادن به هر قیمتی مخاطب و مشتری جذب کنن.

بله برای فروش خیلی راه ها هست. اما اصولی وجود داره که اگر رعایت نشه بدون شک شما نمی تونی توی بازی موندگار باشی. مثلا خوده تو، آیا دیگه تمایلی به دنبال کردن اون ها داری؟ من که بعید می دونم! اگر تمایل داری پس هنوز به اصل پی نبردی وگرنه آدم جایی که احساسات سمی رو بهش تزریق می کنن نمی مونه. اصلا بزار یه مثال برات بزنم از حیطه کاری خودم.

ببین بهار جان، تفاوت زیادی بین «ایجاد احساس نیاز» و «ایجاد عذاب وجدان» هست. اصول حرفه ای اینه که تو برای فروش به طور صادقانه احساس نیاز رو در مخاطب بیدار کنی. مثلا من باید در تلاش باشم تا مخاطب رو از رنج های کمبود عزت نفس آگاه کنم تا بفهمن که اگر عزت نفس نداشته باشن چه بلایی سرشون میاد. اگر بتونم به خوبی و صادقانه و حرفه ای این کار رو کنم، به دو هدف رسیدم، هدف اول اینه که مخاطب رو از خواب غفلت بیدار کردم و نسبت به خلاءهای درونیش آگاهش کردم، هدف دوم اینه که همون فرد رو به مخاطب و دانشجوی خودم تبدیل کردم و حالا می تونم به رشدش کمک کنم تا هم زندگی یک فرد رو دگرگون کنم و یک رزومه کاری قوی برای خودم بسازم.

اما یک فردی که فقط برای دیده شدن و دو ریال پول اومده باشه چکار میکنه؟ میاد به هرررقیمتی شده افراد رو دور خودش جمع میکنه و دوره هاش رو میفرشه و … در نهایتم یک بازه زمانی موقت شاید خیلی دیده بشه و شاید حتی میلیاردی هم فروش کنه، اما خیلی زود از صحنه محو میشه، چون حقیقت خیلی زود آشکار میشه. پس منم می تونم به جای احساس نیاز و آگاهسازی و صداقت، بیام به مخاطب بگم خااااااااک بر سرت کنن! الان همه افتادن تو مسیر رشد اونوقت تو انقدر ضعیفی که حتی اعتماد به نفس هم نداری؟؟؟!!!!

به نظرت این روند تهش چی میشه؟ هیچی … میخوره به همونجایی که توضیح دادم.

پس داشتن عذاب وجدان، و بدتر از اون، القاء کردن این احساسِ سمی به دیگران به شدت مخربه. دلیلش مهم نیست. مهم نیست که می خواهی فروش کنی یا بنا به هر دلیل دیگه، اگر تو ذره ای احساس منفی رو به کسی القاء کنی پس تو یک فرد سمی و خربی! ما باید یادمون باشه که ضربه، ضربه هست. چه به جسم چه به روح، تزریق عذاب وجدان به دیگران دقیقا همون کاری رو با روح و روان فرد می کنه که چاقو با جسمش میکنه! القاء عذاب وجدان به یک فرد مثل اینه که چاقو به قلبش فرو کنی.

پس پیشنهاد می کنم اگر توی سیستمی هستی که این سبک و استایل فعالیت رو ازت می خوان، کلا ازش خارج بشی یا حداقل با تیمی کار کنی که اصول حرفه ای رو رعایت می کنن و به دنبال رشد حقیقی هستن نه رشد کاذب.

و اما ادامه سوالت:

چیزی که برام جالبه و همچنین باعث افتخارمه، اینه که تو بعنوان دانشجوی من خودت به خلاء های درونیت اشراف داری و گویا خودت هم خیلی خوب میدونی که ریشه مشکل از کجاست و تنها این سوال رو پرسیدی که من برات رفع ابهام و رفع تردید کنم. پس در رابطه با جذب عذاب وجدان های تحمیلی هم خودت خوب می دونی که در طول مسیر خودت به اینجا رسیدی که حالا حتی به طور غیرمنطقی از سوی دیگران مورد هجمه قرار می گیری.

خب اول بیا ببینیم چرا از حرف و انتقاد و یا القا عذاب وجدان از سوی دیگران ناراحت میشیم؟ مثلا تو میگی من از خودم دفاع می کنم و میدونم که کارم درسته، اما آخرش نشخوار های فکری و شک و تردید میاد سراغم و غرق در عذاب وجدان میشم و تاثیر منفی رو از حرف دیگران دریافت می کنم.

یک مقاله در سایت گلوف منتشر شده با عنوان «چرا از حرف دیگران ناراحت می شویم؟» که من در همین ابتدا ازت میخوام حتتتتتما این مقاله رو مطالعه کنی. وقتی این مقاله رو مطالعه کنی نه تنها عذاب وجدان های القایی، بلکه کلا دیگه هر حرف و انتقادی هم روی تو تاثیر منفی نخواهد داشت. پس اولین قدم مطالعه این مقاله بی نظیره.

و اما در ادامه این پاسخ باید بگم که تا به حال فکر کردی چرا یک نفر حرفی میزنه و تو ازش عذاب وجدان میسازی برای خودت؟ خب دلیلش فقط یک چیزه، شک و تردید به خود! بله عزیزم، وقتی من به تصمیماتم، به افکارم، به رفتارم و عملکردم شک داشته باشم، اینجا حرف دیگران من رو از ریشه متزلزل می کنه و حالم رو بد می کنه. در ابتدا خیلی نیست، اما وقتی در این چرخه بیوفتی، طولی نمیکشه که چشم باز می کنی و می بینی که غرق در نشخوار های فکری شدی و عذاب وجدان تمام وجودت رو گرفته! مثلا خوده تو، یک دفعه که به این حد از دغدغه نرسیدی. روز ها و ماه ها این مسیر غلط و این چرخه سمی رو تکرار کردی تا در این حد گسترش پیدا کرده.

شک و تردید به خود باعث میشه تاثیر منفی از حرف دیگران دریافت کنی » تاثیر منفی که دریافت می کنی عزت نفس و اعتماد به نفست رو تا حد قابل توجهی ضعیف تر می کنه و این یعنی شک و تردید بیشتر نسبت به خود! » شک و تردید بیشتر باعث میشه بیشتر تحت تاثیر منفی حرف دیگران قرار بگیری و این چرخه میتونه بی نهایت ادامه پیدا کنه تا جایی که تو به بدترین شرایط روحی و روانی و شخصیتی برسی. پس از همین لحظه این چرخه باید متوقف بشه.

مثلا طرف میگه خجالت بکشید هر راننده ای باید فلان نکات فنی خودرو رو بدونه. اینجا تو خودتم می دونی که حتی شوماخر هم ممکنه این رو بلد نباشه و مییییی دونی که طرف داره حررررف مفت میزنه و اصلا حرفش منطقی و حرفه ای نیست، اماااااا با تمام این ها بازهم حالت بد میشه و عذاب وجدان می گیری و به خودت شک می کنی! چرا؟ فقط به خاطر کامل گرایی و عدم اعتماد به نفس و عزت نفس!!!

کسی که اعتماد به نفس و عزت نفس داره خیلی خوب فهمیده که آدمه و قرار نیست همه چیز رو بلد باشه. الآن مثلا تو فکر می کنی من بعنوان مدرس عزت نفس و کسی که حتی الهام بخش خیلی ها هستم دیگه کامل و از همه نظر تکمیلم و همه چیز رو درباره عزت نفس می دونم؟ نه والا من همینجا با افتخار میگم بعد از گذشت ده سال هنوزم اول مسیرم و همچنان خودمم در جایگاه دانشجو پیرو علم و آگاهی ام.

همین الآن اگر یکی بیاد یه سوال ازم بپرسه و من واااقعا جوابش رو ندونم، با اعتماد به نفس و مقتدرانه میگم متاسفانه پاسخ این سوال رو نمی دونم اما قطعا پیگیرش میشم. چون کامل بودن افتخار من نیست، تکامل افتخار منه! متوجهی چی میگم؟ ما با ندانسته ها و ضعف ها و با کم و کاستی ها رشد می کنیم. مردم این رو نمی فهمن و فکر می کنن در این زندگی باید کامل باشن. درحالی که اساس این زندگی بر مبنای تکامل قرار داده شده و اینجا کسی به کمال نمی رسه.

پس اینم از این …

ختم تمام این صحبت ها، تو باید کاملگرایی رو به مرور کنار بزاری که این خودش به تنهایی نیازمند آگاهی و تمرینه و مهم تر از همه این ها تسلط بر خودآگاهیه. یعنی پادزهر کاملگرایی فقط و فقط آگاهی و خودآگاهیه. آگاهی برای این که دست ذهنت برات رو بشه و بفهمی داره چه افکار چرت و پرتی رو پرورش میده، و خودآگاهی ام برای این که اون افکار رو برای همیشه خاموش کنی.

و عزت نفس و اعتماد به نفست هم باید تقویت بشه که خب با توجه به سوال اولت من فهمیدم در دوره جامع عزت نفس هستی و باید از این بابت خداروشکر کنی و جدی بگیریش. دوره رو حتما جدی بگیر و اتفاقا در جلسات جدید دوره طی یک جلسه حتما به کاملگرایی هم پرداخته میشه.

یک نکته مهم که همین الآن یادم اومد: باید این رو بدونی که تو نمی تونی ذره ای دنیای بیرون رو کنترل کنی. تو نمی تونی بگی چرا فلانی این رو بهم گفت. ما تنها بر روی خودمون مسلط هستیم و اگر دائما آدم هایی سر راهت قرار میگیرن که عذاب وجدان رو بهت تزریق می کنن دلیلش اینه که تو خودت رو وارد دایره این افراد کردی و به قول معروف خودت این ها رو جذب کردی. اگر رفتاری از خانوادت می بینی که ناخوشآینده، من قسم می خورم خودت با خلاء های درونی و کانون توجهت اون رفتار رو گسترش دادی و کاری کردی که سر هیچ و پوچ هم باهات درگیر میشن!

ما با کانون توجه و تمرکزمون باعث گسترش یک چیزی در زندگیمون میشیم. حالا اون چیز میتونه مثبت باشه یا منفی. پس باید در کنار توضیحاتی که دادم، کنترل کانون توجهت رو هم پرقدرت در دست بگیری. چون تو با ذره بین ذهنت باعث میشی چیزی گسترش پیدا کنه یا از بین بره. پس از این لحظه تمام توجه و تمرکزت رو از روی حرف و نظر و انتقاد دیگران بردار و روی رشد درونی خودت معطوف کن.

به دنبال خلاء هایی درون خودت باش که باعث شدن چنین رفتاری رو از جانب دیگران جذب کنی و اون خلاء ها رو رفع کن تا شرایطت کلا تغییر کنه. خب برخی از خلاء های اساسی رو که من در این پاسخ بهت گفتم و مابقی رو خودت باید با خودشناسی و تفکر پیدا کنی. یادت باشه به جای نالیدن از شلیک ها، تو باید از درون ضدگلوله بشی! تو باید شک و تردید ها رو نابود کنی و انقدر از درون خلاء ها رو پر کنی که دیگه هیچ چیزی از بیرون تکونت نده.

این پاسخ رو با دقت و چندبار سر حوصله بخون تا به بالاترین درک نسبت بهش برسی.

برات آرزوی بهترین ها رو دارم و از این که در این خانواده ارزشمند در کنار ما هستی بسیا خوشحالم.

زنده باشی و پایدار