آکادمی گلوفخودشناسیعزت نفس

افزایش تاب آوری در شرایط سخت و بحرانی

تاب آوری در شرایط سخت، یکی از مسائلی هست که ما باید در این باره هم به آگاهی های لازمه برسیم. یک فرد با عزت نفس بالا در قدم اول به دید کاملا درستی نسبت به چالش ها و سختی ها رسیده، و در قدم دوم خیلی خوب بلده که چگونه از سخت ترین شرایط و بحران ها عبور کنه. جایی یک جمله جالب رو می خوندم که نوشته بود: وقتی که درد میکشی، زمان متوقف می شود! احتمالا این جمله رو توام تجربه کرده باشی.

واقعا انگار به همین صورته که وقتی ما در حال تحمل درد و رنج هستیم، رسما زمان متوقف میشه و ما تصور می کنیم انگار قرار نیست این درد و رنج تمام بشه. اما خب چیزی که باعث توقف زمان در شرایط بحرانی میشه، عدم آگاهی و نداشتن تجربه هست. وقتی که تو تجربه کافیِ گذر از بحران ها رو داشته باشی و با شرایط سخت آشنا باشی، و همچنین آگاهی های لازمه رو هم داشته باشی، دیگه زمان برای تو متوقف نمیشه و شرایط سخت هم می گذره.

چگونه تاب آوری را افزایش دهیم؟

بسیار خب، درس تجربه ها رو که زندگی بهت میده. یعنی زندگی برات شرایط سخت رو فراهم می کنه تا در این زمین بازی، تو تمرین کنی و آب دیده بشی. اما همونطور که گفتم برای این که بتونی به خوبی در این زمین بازی تمرین کنی و تجربه ها رو کسب کنی، نیاز به آگاهی داری. آگاهی یعنی چی؟ یعنی در قدم اول ما متوجه بشیم که اصلا چرا انقدر تاب آوری در شرایط سخت برای ما مشکله؟ ما باید به تمام دلایل سخت بودن تاب آوری پی ببریم. و در قدم دوم این دلایل رو حل و فصل کنیم تا در نهایت به قدرت تاب آوری در شرایط سخت برسیم.

در حال حاضر اینجا قرار نیست به تمام دلایل بپردازیم. اما قطعا در آپدیت های بعدی مقاله قطعا این آموزش تکمیل تر میشه، اما الآن میخوام تنها به یک دلیل خیلی مهم بپردازم که اگر تو به تنهایی فقط به همین دلیل آگاه بشی، قدرت تاب آوری در شرایط سخت در وجودت بیش از 50درصد افزایش پیدا می کنه! پس در ادامه صبورانه و مشتاقانه همراه من باش تا در کنار هم به این دلیل مهم و اساسی بپردازیم.

افزایش تاب آوری در شرایط بحرانی

همونطور که گفتم، دلایل متعددی وجود داره که باعث میشه تاب آوری در وجود ما ریزش کنه، صبر ما کاهش پیدا کنه و قدرت مقاومتمون بیاد پایین. اما از بین تمام دلایل اگر به یکی از اصلی ترین ها بخواهیم اشاره کنیم، میشه به یک تله ذهنی اشاره کرد! راستش رو بخواهی نمیدونم که روانشناسی به این ماجرا چی میگه، اما من خودم به شخصه هر چیزی که باعث بشه من از ذهنم رکب بخورم، بهش میگم تله ذهنی! به هر صورت اسمش و یا اصطلاحش اون قدر ها مهم نیست. مهم اص ماجراست که میخوام توضیحش بدم.

تله ذهنی مد نظر اینه که در شرایط سخت و بحرانی، ذهن به ما القا می کنه که تمام افکار و احساسات فعلی، واقعیت و حقیقت زندگی ما هستن. حالا میدونی چیه دوست گلم؟ مسئله اینجاست که در شرایط بحرانی و سخت، افکار جالبی به ذهن ما خطور نمی کنه! در چنین شرایطی منفی ترین افکار، پیش بینی ها، تصویر های ذهنی منفی، و منفی ترین احساسات رو ذهن ما پرورش میده. خب حالا وقتی که ما بر این عقیده باشیم که تک تک این افکار منفی، تک تک این احساسات منفی، تک تک این پیش بینی های منفی حقیقت زندگی ما هستن، پس دیگه طبیعتا تاب آوری در شرایط سخت معنایی نداره! اینجا همونجاییه که زمان برای ما متوقف میشه و ما در بحران قفل میشیم.

صبر و تحمل

حالا چرا من به این دلیل میگم تله ذهنی؟ برای این که ما نه تنها رها نمی کنیم، بلکه به تک تک حرف های ذهنمون اعتبار هم می دیم و خودمون هم به این افکار و احساسات دامن می زنیم. یعنی ذهن یک فکر منفی رو پرورش میده و بهت میگه این حقیقت زندگی توئه، در مقابل توام به اون فکر منفی ذهنت اعبار میدی و خودت هم چهار تا فکر منفی دیگه رو میزاری روش و بعد هم توهم میزنی که تمام این ها حقیقت زندگی تو هستن. در ادامه یک مثال واضح میزنم برای درک بهتر این مسئله …

یک مثال برای درک بهتر

فرض کن تو در یک رابطه عاطفی شکست سنگینی رو متحمل شدی و بعد از پشت سر گذاشتن دوران رنج آور یک رابطه مخرب، بعد از کلی چالش و سختی در نهایت از رابطه خارج شدی، حالا داری دوران بعد از جدایی رو تجربه می کنی و حالت بده و در حال تحمل یک بحران روحی شدید هستی. در این شرایط تو احساس قربانی بودن داری، احساس بی ارزش بودن می کنی و در کنار کلی احساس اینچنینی، همزمان طوفانی از افکار منفی هم در سرت نشخوار میشه.

خب یکی از این افکار منفی چی میتونه باشه؟ مثلا ذهنت میگه ببین، دیگه تمام شد، بعد از این شکست دیگه تا آخر عمرت نمیتونی یک رابطه عاشقانه، مفید و سازنده با یک آدم خوب رو تجربه کنی. هرکسی سمت تو میاد فقط برای سوء استفاده میاد، پس باید کلا قید رابطه رو بزنی و تا آخر عمرت دیگه تنهایی زندگی کنی.

تازه این افکار برای زمانیه که تو تنها یک شکست خوردی، حالا تصور کن آدمی که چندبار رابطه مخرب رو تجربه کرده و در رابطه عاطفی چند بار شکست خورده دیگه چه افکار و احساساتی رو متحمل میشه! حالا چرا این افکار میاد؟ بخاطر ترس از شکست مجدد و …، ذهن شروع می کنه به پاشیدن بذر ترس در وجودت برای این که چهارچوب به ظاهر امنی رو برات تعیین کنه تا دیگه ازش خارج نشی. یعنی طوری بهت القاء می کنه که تو باور می کنی واقعا رابطه بعدی هم مساویست با شکست.

خب در این شرایط تو باید آگاه باشی که این افکار و احساسات حقیقت زندگی تو نیستن رفیق جان. یعنی اگر تو ده بار یا حتی صد بار در یک رابطه عاطفی شکست خوردی این به این معنا نیست که دیگه تا آخر عمرت دائما شکست می خوری. تو خالق تمام زندگیت هستی و با تغییر شخصیت، تغییر ذهنیت می تونی این شرایط رو تغییر بدی. تو باید این رو بدونی که تو آدم گذشته نیستی. گذشته حاصل شخصیت تو در گذشته بوده و حالا داستان کلا فرق می کنه. پس تا اینجا همین رو بدون که ما قدرت تغییر داریم و اصلا تغییر رسالت ماست و راکد بودن و تکرار در زندگی ما معنایی نداره. پس اگر دائما یک تجربه تلخ برای تو تکرار میشه، دلیلش اینه که هنوز درس اون تجربه رو نگرفتی و برای همین هم روزگار انقدر تکرارش می کنه تا بلاخره سر عقل بیای و در راستای تغییر و تحول خودت اقدام کنی.

اما باید خدمتت عرض کنم وقتی که تو پر و بال میدی به این افکار، و به این افکار و احساسات منفی اعتبار میدی، پس بدون شک تو گذشته رو وارد آینده خودت می کنی! پر و بال دادن به نشخوارهای ذهنی یعنی تکرار روند گذشته، پس تجربه قبل مجددا تکرار میشه … وقتی که تو باور کنی که این افکار منفی و این احساسات مخرب حقیقت زندگیت هستن، خب صد در صد تک تک این افکار به واقعیت تبدیل میشن.

افزایش تاب آوری در شرایط سخت و بحرانی | کلام آخر

لب کلام، افکار حقیقت و واقعیت زندگی تو نیستن، احساساتی که در شرایط سخت تجربه می کنی حقیقت کل زندگیت نیستن. وقتی این رو بفهمی دیگه توی این تله ذهنی نمیوفتی و دیگه به افکار و احساسات نامناسب اعتبار نمیدی. خب وقتی که در این تله ذهنی ام نیوفتی دیگه طبیعتا قدرت بیشتر میشه و تاب آوری در شرایط سخت خیلی راحت تر میشه، چون امید به آینده در وجودت گسترش پیدا میکنه و دیگه احساس قربانی بودن نمی کنی، همچنین احساس می کنی که قدرت تغییر شرایط رو داری پس دیگه آستانه تحمل و قدرت و صبرت خیلی افزایش پیدا می کنه.

هر فکری یا احساسی که میاد، حقیقت و واقعیت زندگی تو نیست و اون فقط یک فکره، همین … کل چیزی که از این مقاله باید یاد بگیری همینه که افکار و احساسات رو حقیقت کل زندگیت نبینی و همچنین بفهمی که تو خالق کل زندگیت هستی و توانایی ایجاد تغییرات بنیادین رو در تمام جنبه های زندگیت داری.

 

ارادتمند و دوستدار تو، ابراهیم شجاعی

ابراهیم شجاعی

موسس و مدیر مسئول آکادمی گلوف

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا